عنوان تورهای معنوی که مطرح میشود همه به یاد سرزمین هند میافتند. کشوری که نوستالژی بیچون و چرایی را برای تمام جستوجوگران عرفان ایجاد کرده است.هند یکی از مقاصد اصلی تورهای معنوی است که به بهانههای مختلف، گردشگران را در قالب جستوجوگران آرامش قلبی به سمت خودش جلب میکند.
این بهانه از دیدار «ساتیاسای بابا» دست میدهد تا یادگیری حرکات یوگا یا آموختن زبان سانسکریت به منظور آشنایی با متون دینی و آیینی باستانی این سرزمین راز آمیز.چه بسیار کسانی که برای برگزاری روزههای سکوت به کوههای هند سفر میکنند و چه بسیار کسانی که برای بوی عود معابد بودایی، جور هندوستان میکشند.
کم نیستند کسانی که در کوچه پس کوچههای بنارس قدم میزنند و طعم فقر این سرزمین را با عرفان آن در میآمیزند و میچشند.اما بد نیست بدانیم که توریسم عرفانی تنها در هند رونق ندارد.
از کوچههای قاهره تا دل بازار حلب و از قونیه ترکیه تا back street لندن، گردشگری روحانی جایی برای خود دارد.با این دید، برگزاری تورهای عرفانی در کشورمان را بررسی میکنیم:
جغرافیای ایران بهگونهایست که برای برگزاری اینگونه تورها بسیار مناسب است.از این لحاظ، کویر از همه جذابتر است. دل کویرهای ایران جایی است که طبیعت به انواع زندگی مدرن راه ورود نداده و سکوتش جان میدهد برای خلوت کردن و اندیشیدن. و شبهایش!... شبهایش خاطره زندگی طولانی بشریت روی این کره خاکی را در سوسوی ستارگان پرنور به حافظه هر سالکی یادآوری میکند.
علاوه بر کویر، ایران سرزمین کوهها و رودها و چشمهها و سنگهای مورد احترام است.از سبلان تا دماوند، از پیر غار تا معبد هینزا، از دریاچه تخت سلیمان تا رود کارون، از سنگ سیاهی که در آبهای جزیره هرمز به نام مقبره خضر معروف است تا شیرسنگی همدان، همه و همه بهانههای زیبایی هستند برای روحانی شدن و تفکرات معنوی.
از سوی دیگر، هر کسی از هر دیاری و با هر دینی و اعتقادی، میتواند به ایران بیاید و با همکیشان خود به مکانهای مقدس برود و تشنگی روحیاش را برطرف کند. اگر مسلمان است که چه بسیار مساجد و مقابر و مکانهای مقدس در انتظارش هستند. برای مسیحی قرهکلیسا و کلیسای ننهمریم وجود دارد و برای یهودی مقبره استر و مردخای و دانیال نبی و حیقوق پیغمبر.برای زرتشتی مقبره پیر چکچکو، آتشگاه و آتشکده داریم.
جشنها و آیینهایمان هم برای هر کیشی و هر مردمی است. فطر و مبعث برای مسلمانان، عید پاک و وارداوار برای مسیحیان و ارمنیان، پوریم برای یهودیان، پیر چکچکو برای زرتشتیان، پیر شالیار برای صوفیان، عیدبزرگ دهوا ربا برای مندائیان و...گو هر آنکه خواهد بیاید و در مراسم گروهی با هممسلکانش شرکت کند.
از سوی دیگر بسیاری از عرفا در ایران زندگی کردهاند و مدفنشان اینجاست. مقبره اینان مکانی است برای رهایی از فشارهای دنیوی: از شیخصفی تا شاه نعمتاللهولی، از علاءالدوله سمنانی تا شیخ حسن جوری، از بایزید بسطامی تا ابوالحسن خرقانی، از عطار تا پیر پالاندوز و...
میتوانیم همه آن کسانی را که بهدنبال آرامشی در مراسم مذهبی و آیینی هستند، به ایران فراخوانیم. مراسم صوفیان در کردستان، قالی شویی در مشهد اردهال، تعزیه در خوانسار، نخلگردانی در روستاهای کویری و...
ایران روزگاری خانقاههای بسیاری داشت که از آن جمله خانقاه چلبی اوغلی(نوه مولانا) در نزدیکی گنبد سلطانیه است. مقبره شیخ صفی هم روزگاری محلی برای مراسم رقص سماع بود.میتوان برخی از این مکانها را برای آیینهای عرفانی آماده کرد.
از سوی دیگر، ما در روزهای ماه رمضان اعتکاف داریم، آیا نمیتوان برایش برنامهریزی کرد تا مسلمانان را در این ایام به ایران بخوانیم؟
در ایران بناهایی داریم که خود، تجلی مکان مقدسند و از این طریق میتوانند برای جذب گردشگرانی که بهدنبال تورهای معنوی هستند، مناسب باشند.این مکانها از مقبره امامزادهها تا مقبره پیامبران در دورترین کوهها گرفته تا قدیمیترین مساجد و ناشناختهترین غارها در دل کوهها.
شگفت اینکه ما در ایران، زمان مقدس هم داریم. زمانی که برای برگزاری رسم یا آیینی روحانی در نظر گرفته شده و از قدیم تا به امروز به آن پایبندیم.این زمانها در برگزاری تورهای معنوی به کمک ما خواهند آمد، کافی است که بشناسیمشان.
موضوع دیگری که در صحنه تبلیغات به آن بیتوجه بودهایم این است که ایران سرزمینی است که میتواند یادآور بهشت برای جهانیان باشد. اگر به کتابهای قدیمی، مثلا کتاب آرکا نوا نوشته آتاناسیوس (1601-1680) که در آمستردام در سال 1675 میلادی به چاپ رسید نظری بیاندازیم، متوجه میشویم، تصویری از بهشت زمینی در آن وجود دارد که دور تا دور آن حصاری کشیده شده و درخت زندگی در وسط آن دیده میشود و چهار رود، باغ(بهشت) را به 4 قسمت تقسیم میکنند.
باید دانست که حصار دور باغ، تجلی آب در میان باغ و بخش بر4 شدن مساحت باغ از عناصر طراحی باغ ایرانی هستند.بنابراین طرح بهشت در کتاب مذکور، طرح باغ ایرانی است.
از طرفی در طرح این بهشت، رودهایی که از بهشت خارج میشوند، مستقیما به خلیج فارس جاری میشوند و مکان این بهشت در نزدیکی ایران، بلندیهای ارمنستان و میان رودخانههای دجله و فرات است.میدانیم که تمام این سرزمین روزگار بلندی جزو سرزمین ایران بود.
از طرف دیگر، پایریدئزه لغتی است که در ایران باستان نمایانگر باغهای بزرگ و باشکوه بود.بعدها یونانیان لغت پرادیزیس را از پایری دئزه برداشت کردند. پردیسو در زبان اکدی، پردس در عبری، پاردس ارمنی و پارادایز انگلیسی نیز از همین کلمه ایرانی آمدهاند. بعدها کلمه فردوس که دو بار هم در قرآن آمده از دین یهود و از زبان عبری به اسلام رسید. فردوس که بنا بر اظهار دهخدا به معنی بهشت و بهترین جای در بهشت است از نظر مفسران قرآن معنی باغ و بستان میدهد.
شگفتی دیگر این است که واژه باغ (Bagh) در زبان پهلوی به همین شکل (Bagh) به کار برده شده و در زبان ایرانی باستان هم با تلفظ baga به معنی بخش، تقسیم و زمین زیرکشت است.آیا این واژه با واژه بغ (Bagh) به معنی خدا، ما را به یاد ارتباط باغ با خدا نمیاندازد و آیا همین موضوع باغ را بر ما مقدس نمیکند؟
برای ارتباط بیشتر بد نیست بدانیم که بغ همان خدایی است که رزق و روزی را میان بندگانش (بخش و تقسیم) میکند. از همین تقدس باغهای ایرانی بود که معماری مساجد4 ایوانی(محیط مسجد تقسیم بر 4 میشود) پدید آمد و حوض آب در وسط آن متجلی شد و در چهار گوشه حیاط، درختان همیشه سبز و مقدس همچون سرو کاشته شد.
با این توضیحات، اغراق نیست اگر بگوییم ایران ما، ایرانی که بیشتر زبانهای دنیا لغتی که معنای بهشت را برایشان دارد، از لغت ایرانی آن برگرفتهاند، میتواند تجلی بهشت زمینی و عرفانی برای مردم دیگر سرزمینها باشد. اگر کشورهای دیگر همچنین شانسی برای معرفی سرزمینشان بهعنوان سرزمین مقدس داشتند، این فرصت را به هیچ وجه از دست نمیدادند.
آری این سرزمین مقدس، مقصدی مناسب و شگفت برای آشنایی مردمان دیگر سرزمینها با آداب و رسوم عرفانی و روحانی ماست.تا چقدر در اندیشه آن باشیم.